این زوج محبوب برای پیاده روی در پارک عمومی رفتند و وقتی عاشقان یک نیمکت چوبی را در یک مکان آرام پیدا کردند ، فوراً فهمیدند که زمان آن رسیده است که از انزوا استفاده کنند. پسر سکوت شلوار را خنثی کرد و یک میله بلند اما آهسته از لباس زیرش را بیرون کشید. کاتیا جادوی آن مرد و لینک کانال شهوانی دارچینش را به پایین نگاه کرد ، ابزار را با دستش گرفت و با دهان ملایم شروع به مکیدن آن کرد. بعد از مدتی چوب میسترس موقعیتی جنگی را به دست آورد ، این بدان معناست که زمان آن رسیده است که عوضی شورت لباسهایش را پوشانده و گوساله های زیبا را در ترک ظریف خود بگذارد ، مشتاقانه جسد خارجی در داخل خود داشته باشد. در ابتدا ، خیلی مناسب نبود که عاشقان روی یک نیمکت چوبی جمع شوند ، اما وقتی سرعت و مکان مناسب را پیدا کردند ، سیستم های گرم آنها طی یک اتصال پویا شروع به پخش در سراسر منطقه کردند.