امروز خانم برای مدتی باید از خانه فرار کند ، بنابراین او خواستار پرستار بچه ای برای نشستن با کودک شد. معلوم شد که او یک دانش آموز جوان شیرین بود تا جایی که Baal نه تنها به پشت لب زیبای او خیره شد ، بلکه به زیر دامن کوتاه خود صریح نگاه کرد ، بلکه تصمیم گرفت که با این کارعل کمی لذت ببرد. علاوه بر این ، او پسر مشتاق خود را وارد اتاق خود کرده بود و به او دستور داده بود که دو ساعت بدون وقفه بنشیند. خوب ، زمان وجود دارد ، و او باید آن را با لذت سپری کند ، به این معنی که دایی او به زودی سینه های کوچک را لمس می کند ، یک پوره بیدمشک سفت می خورد و از طعم عالی او لذت می برد. فقط در زمان اشتباه بود که همسرم که عکسی را که اصلاً دوستش کانال کوس کون تلگرام نداشت ، برگشت و برگشت. البته این خانم رسوایی کرد ، شوهرش موفق به سکوت شد و فقط خروس خود را در دهان خود گذاشت. حالا او با خوشحالی می تواند هم بانوی خود و هم پری جوان و پوسیده را لعنتی کند.